اهداف روانشناسی

توصیف کردن

یکی از اولین اهداف روانشناسی توصیف رفتار است. از طریق توصیف رفتار انسان ها را، بهتر می توانیم آن را درک کنیم و دیدگاه بهتری در مورد آنچه که عادی و غیرعادی تلقی می شود به دست آوریم.

محققان روان‌شناسی از طیف وسیعی از روش‌های تحقیقاتی برای کمک به توصیف رفتار استفاده می‌کنند، از جمله مشاهده طبیعی، مطالعات موردی، مطالعات همبستگی، نظرسنجی‌ها و فهرست‌ های گزارش خود.

محققان ممکن است با مشاهده رفتار انسان و سپس توصیف یک مشکل شروع کنند. با درک آنچه اتفاق می افتد، روانشناسان می توانند بر روی یادگیری بیشتر در مورد چرایی این رفتار و حتی نحوه تغییر آن کار کنند.

تصور کنید که محققان می خواهند در مورد رفتار مصرف کننده اطلاعات بیشتری کسب کنند. آنها ممکن است از نظرسنجی‌های تحقیقات بازار، مشاهده مستقیم و سایر روش‌های جمع‌آوری داده‌ها برای جمع‌آوری اطلاعات در مورد کارهایی که مردم هنگام خرید انجام می‌دهند، استفاده کنند. این به محققان بینش بیشتری نسبت به آنچه واقعاً در یک جمعیت خاص اتفاق می افتد می دهد.

توضیح

همانطور که ممکن است تصور کنید، روانشناسان به توضیح رفتار نیز علاقه مند هستند. چرا مردم کارهایی را که انجام می دهند ، انجام می دهند؟ چه عواملی در رشد، شخصیت، رفتار اجتماعی و مشکلات سلامت روان نقش دارند؟

در طول تاریخ روانشناسی، نظریه های بسیاری برای کمک به توضیح جنبه های مختلف رفتار انسان پدید آمده است. چند نمونه از این رویکردها از جمله شرطی سازی کلاسیک و نظریه های دلبستگی.

برخی از نظریه ها فقط بر جنبه کوچکی از رفتار انسان تمرکز می کنند (معروف به نظریه های کوچک) در حالی که برخی دیگر به عنوان نظریه های فراگیر طراحی شده برای توضیح همه روانشناسی انسان (معروف به نظریه های بزرگ) طراحی شده اند.

در مثال قبلی، محققان داده‌هایی را جمع‌آوری کردند تا بفهمند مصرف‌کنندگان چه چیزی می‌خرند. سپس روانشناسان تحقیقاتی را برای درک اینکه چرا مصرف کنندگان اقلام خاصی را خریداری می کنند انجام می دهند. چیزهای خاصی در حال وقوع است آنها ممکن است در مورد اینکه چرا افراد اقلام خاصی را خریداری می کنند یا چه عواملی آنها را برای خریدهای خاص ترغیب می کند، سؤالاتی بپرسند.

سایر اهداف روانشناسی

پیش بینی

جای تعجب نیست که یکی دیگر از اهداف اصلی روانشناسی پیش بینی در مورد نحوه تفکر و عمل ما است. هنگامی که درباره آنچه اتفاق می‌افتد و چرا اتفاق می‌افتد، بیشتر فهمیدیم، می‌توانیم از این اطلاعات برای پیش‌بینی در مورد زمان، چرایی و چگونگی وقوع مجدد آن در آینده استفاده کنیم.

پیش‌بینی موفقیت‌آمیز رفتار نیز یکی از بهترین راه‌ها برای دانستن اینکه آیا دلایل اصلی اعمال خود را می‌دانیم یا خیر است.

پیش بینی همچنین به روانشناسان اجازه می دهد تا در مورد رفتار انسان حدس بزنند بدون اینکه لزوماً مکانیسم های زیربنایی پدیده ها را درک کنند.

به عنوان مثال، اگر محققان متوجه شوند که نمرات در یک آزمون استعداد خاص، نرخ ترک تحصیل در دبیرستان را پیش‌بینی می‌کند، می‌توانند از این اطلاعات برای تخمین تعداد دانش‌آموزانی که ممکن است در سال ترک تحصیل کنند، استفاده کنند.

در مثال قبلی که به رفتار مصرف‌کننده می‌پردازد، روان‌شناسان از اطلاعاتی که جمع‌آوری کرده‌اند استفاده می‌کنند تا پیش‌بینی کنند که مصرف‌کنندگان در آینده چه خواهند خرید. کسب و کارها و بازاریابان اغلب از روانشناسان مصرف کننده برای انجام چنین پیش بینی هایی استفاده می کنند تا بتوانند محصولاتی را ایجاد کنند که برای خریداران جذاب باشد.

تغییر دادن

در نهایت، و شاید مهم‌تر از همه، روان‌شناسی تلاش می‌کند تا رفتار را تغییر دهد، تحت تأثیر قرار دهد یا رفتار را کنترل کند تا تغییرات سازنده و پایدار در زندگی افراد ایجاد کند.

در مثال قبلی، محققان ممکن است آنچه را که در مورد ارتباط بین نمرات در آزمون استعداد و میزان ترک تحصیل می‌دانند، دریافت کنند و از اطلاعات برای توسعه برنامه‌هایی استفاده کنند که برای کمک به دانش‌آموزان در مدرسه ماندن طراحی شده‌اند.

از درمان بیماری های روانی گرفته تا افزایش رفاه انسان، تغییر رفتار انسان یکی از کانون های روانشناسی است.

بازاریابان و کسب‌وکارها اغلب از درک به‌دست‌آمده از تحقیقات روان‌شناختی استفاده می‌کنند تا سعی کنند خریداران را متقاعد کنند تا به روش‌های خاصی رفتار کنند. به عنوان مثال، آنها ممکن است کمپین های تبلیغاتی طراحی کنند که برای مخاطبان هدف جذابیت پیام ایجاد کنند. با سفارشی کردن پیام‌های خود به گونه‌ای که به طور خاص برای نوع خاصی از خریدار جذاب باشد، آن افراد اغلب به احتمال زیاد پاسخ می‌دهند.

نکات پایانی

چهار هدف اصلی روانشناسی توصیف، توضیح، پیش بینی و تغییر رفتار است. از بسیاری جهات، این اهداف شبیه به انواع کارهایی است که احتمالاً هر روز هنگام تعامل با دیگران انجام می دهید.

برای مثال، هنگام برخورد با کودکان، ممکن است سوالاتی مانند:

• “آنها چه کار می کنند؟” (توصیف)
• “چرا این کار را می کنند؟” (توضیح)
• “اگر من به این شکل پاسخ دهم چه اتفاقی می افتد؟” (پیش بینی)
• “چه کاری می توانم انجام دهم تا آنها را مجبور به انجام این کار نکنم؟” (در حال تغییر)

روانشناسان بسیاری از انواع سوالات مشابه را می پرسند، اما از روش علمی برای آزمایش و بررسی دقیق استفاده می کنند.

کلمات مرتبط :

اهداف روانشناسی – مرکز روانشناسی در غرب تهران – کلینیک مشاوره روانشناسی در جنت آباد – بهترین مرکز مشاوره در غرب تهران – مشاوره ازدواج در غرب تهران – مشاوره روانشناسی کودک و نوجوان در غرب تهران – مشاور تحصیلی در غرب تهران – مرکز مشاوره روانشناسی سپید