منفی نگری به تمایل ما به توجه، یادگیری و استفاده از اطلاعات منفی بسیار بیشتر از اطلاعات مثبت اشاره دارد. می‌توانیم آن را به‌عنوان عدم تقارن در نحوه پردازش وقایع منفی و مثبت برای درک دنیای خود در نظر بگیریم، چیزی که در آن «رویدادهای منفی واکنش‌های سریعتر و برجسته‌تری نسبت به رویدادهای غیرمنفی ایجاد می‌کنند»
شما فکر می کنید که یک بیماری یا بیماری دلیل بدن خسته یا دردهای مزمن شماست، اما آیا تا به حال فکر کرده اید که فکر منفی می تواند دلیل آن باشد؟ بدبینی بیش از سلامت عاطفی شما را تحت تأثیر قرار می دهد. در واقع، پزشکان دریافته‌اند که افرادی که دارای سطوح بالای منفی نگری هستند، بیشتر از افرادی که دارای طرز فکر مثبت هستند، از بیماری‌های مغزی، مشکلات قلبی عروقی، مشکلات گوارشی رنج می‌برند و از بیماری بهبود می‌یابند.
منفی نگری اغلب محصول افسردگی یا ناامنی است. این می تواند ناشی از بیماری، رویدادهای زندگی، مشکلات شخصیتی و سوء مصرف مواد باشد. مانند بسیاری از چیزهای زندگی، منفی نگری نیز می تواند به یک عادت تبدیل شود. انتقاد مکرر، افکار بدبینانه و انکار می تواند مسیرهای عصبی را در مغز ایجاد کند که غمگینی را تشویق می کند. این تمایلات منفی می تواند باعث شود مغز ما حقیقت را تحریف کند و شکستن چرخه منفی را حتی دشوارتر کند. خوشبختانه، اکثر عادات را می توان شکست داد. کارشناسان می گویند که ترک یک عادت 21 روز طول می کشد.
در میان چیزهای دیگر، می تواند توضیح دهد که چرا ما اغلب:
- به توهین ها بیش از تعریف و تمجید ها توجه می کنیم و بیشتر آن ها را به خاطر می آوریم.
- به محرک های نفرت انگیز ، از نظر احساسی و فیزیکی ، بیشتر پاسخ می دهیم.
- بیشتر در مورد رویدادهای ناخوشایند یا آسیب زا فکر می کنیم.
- توجه خود را سریعتر بر روی اطلاعات منفی متمرکز کنیم تا مثبت.
حتی زمانی که ما چندین اتفاق خوب را در یک روز تجربه می کنیم، منفی نگری می تواند باعث شود ما روی تنها اتفاق بدی که رخ داده تمرکز کنیم. این می تواند ما را به نشخوار فکری در مورد چیزهای کوچک، نگرانی از ایجاد یک تأثیر بد، و فکر کردن در نظرات منفی سوق دهد.
دلایل منفی نگری
ما بیشتر به محرک های منفی پاسخ می دهیم
محققان دریافتند که مغز ما به محرک های منفی با شدت بیشتری پاسخ می دهد.
پوشش خبری عمدتاً منفی است
در سرتاسر جهان، به نظر می رسد که مقالات خبری منفی بر رسانه ها تسلط داشته باشند، اما چرا آنها تا این حد رایج هستند؟ یک فرضیه این است که به دلیل منفی نگری، پوشش منفی بیشتر جلب توجه می کند تا پوشش مثبت.
بیشتر به اتفاقات منفی فکر می کنیم
اتفاق وحشتناکی در اوایل هفته اتفاق افتاده، با وجود اینکه همه چیز عالی پیش می‌رود ولی باز شما این هفته را وحشتناک می دانید، تمایل ما به تفکر بیشتر در مورد رویدادهای منفی نمونه دیگری از منفی نگری است. نتالیج تخقیقات نشان می دهد احساسات منفی طولانی‌تر از احساسات مثبت دوام می‌آورند، ما تمایل داریم زمان بیشتری را صرف فکر کردن درباره رویدادهای منفی کنیم، و اغلب درباره آنها بیشتر استدلال می‌کنیم. این احتمالاً با فرآیندهای یادگیری و حافظه مرتبط است. هر چه بیشتر به یک محرک یا تجربه توجه کنیم، احتمال اینکه آن را به حافظه بسئاریم بیشتر می شود.
روشهای مقابله
با چک کردن خود در طول روز، می توانید شروع به شناسایی افکاری کنید که در ذهن شما می گذرد – چه مفید و چه غیر مفید. شما همچنین می توانید به رفتارهای خود نیز نگاه کنید تا درک بهتری از تاثیر تفکرات خود بر روی رفتارهایتان داشته باشید و بتدریح تاثیر تفکر بر روی اعمال خود را کاهش دهید.
قبل از تجربه خشم، رنجش یا ناامیدی به چه فکر می کردید؟ شاید این منفی نگری در عمل بود؟ و چگونه می توانید آن افکار را با افکار مثبت تر جایگزین کنید؟
تمرین ذهن آگاهی یکی از راه های خوب برای هماهنگی بیشتر با احساسات خود است. از طریق مدیتیشن های هدایت شده، تأمل و سایر مداخلات ذهن آگاهی، می توانید احساسات و افکار خود را به طور عینی تر مشاهده کنید. شواهد امیدوارکننده‌تر از مطالعه‌ای در سال 2011 از کیکن و شوک به دست می‌آید که نشان می‌دهد وقتی شرکت‌کنندگان تنفس آگاهانه را تمرین می‌کنند، قضاوت‌های مثبت و سطوح بالاتری از خوش‌بینی افزایش می‌یابد.
منفی نگری با اختلالات روانی متعددی مانند افسردگی و اضطراب مرتبط است. وقتی متوجه می‌شوید که دیدگاه منفی نسبت به موقعیت‌ها دارید، ممکن است به تمرین بازسازی شناختی با قالب‌بندی مجدد رویداد یا تجربه کمک کند.
هنگامی که توقف می کنید و زمانی را برای ثبت یک تجربه مثبت اختصاص می دهید، از آن لذت می برید و خاطراتی برای آینده ایجاد می کنید، می توانید بر احساسات منفی بیشتری غلبه کنید.
مقالات مرتبط :
